سیزده بدر

سیزده بدرت مبارک هموطن ولی رحم کن

 

برای من روز سیزده بدر اغلب با خاطرات خوشی همراه بوده و این خاطرات خوش هرگز از یادم نمی رود.

روز طبیعت اما بعید می‌دانم که روز خوبی برای طبیعت ایران باشد و متاسفم که با یقین می توانم بگویم که سالهای سال است که این روز، تبدیل به روز عزا برای این طبیعت زیبا ولی حساس ایران شده است. حساس ایران چون کشورمان به دلایل طبیعی و غیرطبیعی زیادی درگیر چالشهای متنوعی برای “زنده ماندن” شده است. ایران با توجه به وضعیت جغرافیایی که دارد البته که نیاز به حمایت دولتی و مردمی برای حفظ طبیعت خود را دارد و این نیاز فوری و شدید است و باید که کارهای بزرگی در این زمینه انجام داد تا طبیعت ایران عزیز را از مرگ زودرس بدور کرد.

دور از وطن ولی پیگیر اتفاقاتی که در این 13 روز در ایران افتاده هستم و از دیدن آمارها و تصاویر تکان‌ دهنده تصادفات و تلفات جاده‌ای هموطنان و نادیده گرفتن‌های فرهنگ احترام به شهرهای میزبان مسافران نوروزی و …. و بلایی که بر سر طبیعت ایران بار دیگر آمده، بسیار متعجب شده ام(؟). (برای این وضعیت رانندگی در کشور، ماشین با مقاومت تانک نفربر نیاز است شاید)

من دوست دارم از شادی مردم ایران بیشتر بگویم و بیشتر ببینم و بشنوم ولی این حجم عظیم اخبار ناراحت کننده که از وضعیت مردم در این 13 روز می‌رسد لبخندم را ماندگار نمی کند.

توجه و حفظ طبیعت، هزینه مالی خاصی نیاز ندارد، نیاز به آگاهی و بالا بردن دانش برخورد مناسب با طبیعت را دارد. نیاز به مهر و محبت قلب و وجدان انسان را دارد. نیاز به توجه دارد. مانند یک کودک خردسال، مانند عزیزمان که نیاز به توجه و مهر و محبت دارند.

ما موجودیتمان از همین طبیعت است ولی بی توجه به آن هستیم و در واقع ریشه خود را می زنیم. ریشه همه انسانها همین طبیعت است.

ولی متاسفانه، این اتفاقات گویای این است که کشور نیاز به یک برنامه ریزی اساسی برای فرهنگ سازی و تحول در سیستم مدیریت کشور را دارد.

واقعیت تلخ دیگر این است که رویه پیش رو، آینده تاریکی برای فرهنگ ایرانی به ارمغان خواهد آورد. همین فرهنگی که در دل آن، نسل آینده ایران رشد می‌کند که می‌تواند بسیار نگران کننده برای آینده این کشور باشد.

 

براستی، چه می کنیم با این کشور غنی و ثروتمند ایران؟ با اندوخته‌هایمان چه می کنیم؟

 

آرزوی من در این روز، در امان ماندن طبیعت ایران است.

Share